همیشه از دوستان عربزبانم میشنیدم که «رمضان را در کشورهای ما باید ببینی.» عراقیها برایم گفته بودند که مجاوران عتبات و مخصوصا ساکنان کربلا سرخی هر غروب بساط افطارشان را در بینالحرمین پهن میکنند، تزئینات بازار دمشق را نشانم داده بودند و چراغ و آذین قدس شریف در کوچهپسکوچههای منتهی به مسجدالاقصی را هم هر رمضان با هزار حسرت و امید در هزار عکس دیده بودم. حالا رمضان کویت را هم زیستهام، از گریش تا گرگیعان و غبگه و جشنهای عید فطر.