در سالهای اخیر، نقدهایی نسبت به مناسک دینی و آیینهای جمعی در جامعه ما مطرح شده که در جای خود درخور تامل است. یکی از این نقدها که با زبان سنجیده و دغدغهمند در قالب مفاهیمی چون «تودهسازی آیینی»، «نمایش مناسکی»، یا «از خودبیگانگی جمعی» بیان میشود، بر خطرات یکسانسازی فرهنگی، بهرهبرداری رسانهای و ازمیانرفتن خردههویتهای دینی تاکید دارد. این نگاه که عموما برگرفته از سنت انتقادی جامعهشناسی مدرن بوده، حساس به قدرت، نگران هژمونی و شنوا نسبت به صداهای حاشیهای است.