آخرین خبر/مشتری تعریف میکرد: تو راسته بازار حاج عبدالله یه گلفروشی بود. هر روز که از حجره فرشفروشی آسید مَمّد برمیگشتم، از جلوی گلفروشی رد میشدم و چشمم میافتاد به دختر ریزه میزه فروشنده. از ملاحت چهرهش خوشم میومد. یه جورایی خستگی کار در اون حجره رو از تنم درمیاورد! بازار پیش نیومده بود همکلا