یکشنبه / ۲۲ تیر / ۱۴۰۴ - 13 July, 2025
 سایت آخرین خبر / ۲۹ ساعت قبل

حکایتی شیرین از گلستان سعدی 

حکایتی شیرین از گلستان سعدی 
آخرین خبر/روزی روزگاری پادشاهی بود که همراه سربازهایش برای شکار به جنگل رفت. هوا خیلی گرم بود و پادشاه حسابی تشنه شده بود. پادشاه به یکی از غلام‌هایش گفت: «لطفاً برایم کمی آب پیدا کن.» غلام مدتی رفت و دوید تا سرانجام کنار چشمه‌ای رسید. با زحمت و دقت، آب سرد و گوارایی توی کاسه‌ای ریخت و با خوشحالی پی