آخرین خبر/ یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یه شهر قشنگ، یه حسینیه بزرگ بود که هر هفته توش روضه برگزار میشد. خیلی از خانوادهها با بچههاشون میاومدن روضه. بعضی از بچهها کوچولو بودن و زود خسته میشدن. یه روز، چند تا از این بچهها که اسمهاشون “مینا”، “مانی”، “حسن” و “زهرا” بود