آخرین خبر/توی بیمارستان فیروزآبادی دستیار دکتر مظفری بودم. یک روز دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان داد که باید پایش را به علت عفونت میبریدیم. دکتر گفت که این بار من نظارت میکنم و شما عمل میکنید... به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالات