تبیان/ تصور کن یک شب مهم توی خونه باشه. مثلاً شب خواستگاری. همه در حال آمادهسازیان، خونه پر از بوی گل و صدای خندهست... اما یک نفر نیست: مادربزرگ! یکی از کاربران فضای مجازی، خاطرهای از بچگیش تعریف میکرد. میگفت مادربزرگش اون شب از صبح تا شب توی حموم بود! حتی ناهارش رو هم همونجا خورد. همه نگران