آخرین خبر/ یک روز ملا نصرالدین رفت حمام. ولی دلاکهای حمام خیلی به او محل نگذاشتند و فقط یک گوشهای او را نصفهنیمه شستند. ملا چیزی نگفت، ولی وقتی میخواست بیرون بیاید، ده دینار که پول زیادی بود را به دلاک داد! دلاکها با چشمهای گرد شده نگاهش کردند و با خودشان گفتند: «ای داد! کاش کمی بهتر کیسهاش م