آخرین خبر/ مامان گفت:« چقدر خسته شدم». زهرا یک گل قرمز توی باغچه نقاشی اش کشید. مامان سرش را روی بالش گذاشت و گفت:«زهرا جان من کمی استراحت می کنم تو حواست به برادرت باشد. اگه بیدار شد، من رو صدا کن» زهرا گفت:« چشم» و یک خورشید طلایی توی آسمان نقاشی اش کشید. مامان خیلی زود خوابش برد. زهرا می خواست یک