روز دیگر ، من از Josy ، مراقب پسر اوتیسم نات ، عکسهای زیادی دریافت کردم. خانه داران گروه خانه برای دیدن نقاشی های دیواری و انجام پاکسازی روز زمین برای بازدید از یک معدن رفته بودند. لبخند زدم وقتی دیدم یکی از نات ها روی یک تپه چوبی شیب دار ، در کنار یک دیوار پرتلاش از سنگ خاکستری ، که با گرافیتی پوشانده شده بود ، ایستاده بود ، زیرا او ظاهری متحرک به چهره اش داشت. جوزی به من گفت که او واقعاً از سفر لذت می برد زیرا به نظر می رسید مجذوب حروف ، رنگ ها و شکل ها می شود. او به من گفت: هنگامی که ما شروع …