پس از مرگ مادرش ، می توان اندوه یک دختر را طولانی کرد
همانطور که مادرم در رختخواب بیمارستان خود دراز کشیده بود ، کاملاً آگاه بود که به پایان رسیده است ، از من پرسید ، پس با بقیه عمر خود چه کار خواهید کرد؟ سوال او مثل یک تن آجر به من ضربه زد. من می خواستم با او صادق باشم ، تا بگویم که در آن لحظه نمی توانستم زندگی بدون او را بدست آورم ، و هر رویایی که احساس بی معنی کردم. درعوض ، من برنامه های خود را به اشتراک گذاشتم: به پایان رساندن کتابم ، کمک به سایر بازماندگان ، پیشرفت حرفه من و ساختن هر لحظه با فرزندان و شوهرم. اگرچه من از نظر منطقی فهمیدم که …