امیر حسین ذاکری - دوست اهل تله پاتیام امروز تماس گرفته میگوید:ننهام خدا بیامرز همیشه مثلی داشت و میگفت: ننه، خودتو سنگ روی یخ نکن. اگه یه وقت از چیزی سرخورده بشی- مثل یه خواستگاری که جواب رد گرفته تو بشی- سنگ رویخ یه وقت میشی! به قول حشمت فردوس در سریال ستایش: افتاد؟ اگه نیوفتاد بگم:ای ذکی! گفتم: جان تو نیوفتاد. منظورت چیه؟ گفت:ای ذکی، پس گوش کن تا حالیت کنم. به قول حشمت فردوس: یه بارم بیشتر نمیگم. رئیس جمهور محترم گفتند:« بیایید در انتخابات شرکت کنید. چه بگویند شما صالحاید چه غیر صالح» خب قربونت برم همه میتونند اول ثبت نام کنند حتی سکینه خانوم میتونه شرکت کنه اما مهم تایید شدنه. اگه یه وقت شرکت کنیم و رد صلاحیت شویم سنگ رو یخ میشیم. راستی چرا تایید صلاحیتشدگان آنقدر محدودند؟ قحط الرجاله یا قحط المعتمد؟ این چند تایی که تایید صلاحیت میشند چه شاخ غولی شکستند که ما و کاندیداهای دیگر نمیتونیم؟ اما در هر صورت بنده تاییدنشدگان را «سنگ رویخ شدگان» مینامم. یکی از دوستان جوانم برای انتخابات شورای محلی ثبت نام کرد اما ردش کردند یعنی دکش کردند! طفلی بعدا خواستگاری هم رفته بود جواب ردگرفت. بابای دختره گفته بود: چون تو انتخابات صلاحیتت رد شده از نظر ما هم رد شدی. لابد یه اشکالی تو کارت بوده. طفلک چه حالی داشت. راه میرفت میگفت:« یه عمر درد یتیمی کشیدم آنقدر دردم نیومد که درد رد صلاحیت». حالا این حرفها هم به کنار، رئیس جمهور میگوید: «با وجود نقصها بهترین کارصندوق رای است» یعنی چه؟ خب رای که بارها دادیم شناسنامههامون پر شده از اثر انگشت از بس رای دادیم آخه چقدر رای بدیم؟ یاد داستان طنز « عشقهای کریم آقا » افتادم. شخصیت داستان یعنی کریم آقا، آنقدر عاشق میشد و زن میگرفت تا اینکه صدای ننهاش درآمد و یه روز بهش گفت: «مرد حسابی آخه چقدر زن میگیری چقدر تو شناسنامهات مهر و اسم زن جدید میزنی؟ تو کی آروم میگیری؟» جواب داد:« بهترین کار اینه که زن بگیرم- تا وقتی که آروم بگیرم» حالا هم وقتی رئیس جمهور میگوید:« بهترین کار اینه که رای بدیم» عرض میکنم: آخه ما چقدر رای بدیم؟ تا یه روزی آروم بگیریم؟