شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۵/۲۴ / /
شهریه‌ها والدین را فلک می‌کند
درقدیم خبری از کلاسهای امروزی و آموزشهای پیشرفته و معلم خصوصی، نرم‌افزار آموزشی، مدارس غیر انتفاعی،دولتی و این تقسیم بندی‌ها و تبعیض بندی‌ها نبود فقط یک مکتبخانه بود و یک اوسا (استاد). هر خانواده‌ای بنا به وسع و توانایی مالی هرچیزی مثل شکر، قند، پارچه، برنج یا نهایتا یک سکه نقره به استاد می‌دادند به عنوان شهریه. ازاین کیسه دوزی‌ها درگرفتن شهریه‌های امروزی خبری نبود. نقل است زمانی مادر حسنی بچه‌اش را از رفتن به مکتبخانه منع کرد اوضاعشان خیلی خراب بود. شوهرش هم که آدم بی‌بضاعتی بود مرده بود. پولی یا چیزی نداشت بابت هزینه مکتبخانه یا شهریه بدهد. چند روز حسنی به مکتبخانه نرفت. آمیرزا یا استاد نگران شد پی او را گرفت و سراغ خانه‌شان رفت. درب خانه را کوبید. مادر حسنی در را باز کردید آمیرزا آمده با بغچه‌ای زیر بغل! با حیرت گفت: خدا مرگم بده اوستا، چه شده قدم رنجه فرمودید آمده‌اید دم خانه؟ استاد با غیظ گفت: چرا حسنی به مکتب نمی‌آید؟ مادرش شرمگین شد سرش را پایین انداخت. میرزا فهمیده بود دست مادرحسنی تنگ است که بچه‌اش را ازرفتن به مکتبخانه منع کرده لذا به آن زن گفت: خانوم جان به من بدهکارمی شوی اگر بچه ات را به مکتبخانه نفرستی. اگر حسنی را مکتبخانه فرستادی که هیچ اگر نفرستادی چند سکه باید به من بدهی!، هر دردی در زندگی داری بیسوادی فرزندت را به آن اضافه نکن. فقط لطفا این بغچه حاوی چند تکه لباسم را هم بگیر بشور چون زنم ناخوش احوال است و توان این کار را ندارد. شستن جامه هایم جای مواجب مکتبخانه. فردا منتظر حسنی در مکتبخانه هستم. (البته قضیه شستن لباس‌ها فقط بخاطر این بود که مادرحسنی خجالت نکشد و غرورش با ترحم میرزا لکه دارنشود وگرنه زن میرزا ناخوش نبود) القصه وقتی درخبری شنیدم:" برخی خانواده‌ها برای ثبت نام فرزندانشان درمدارس دولتی به علت شهریه‌های سنگین مدارس غیر دولتی صف کشیده اند" بیشتریاد مکتبخانه‌های قدیم و کلاس‌های تقریبا مجانی و برخی آمیرزا استاد‌های با انصاف قدیم افتادم. ذکر این نکته هم ضروری است قدیم در مکتبخانه‌ها گاهی برای تنبیه شاگردان با ترکه‌ای چوبی مثل چوب انار یا گردو به کف پای آنها می‌زدند که در اصطلاح به آن "فلک کردن" هم می‌گفتند. اما امروزه با شهریه‌ها والدین را فلک می‌کنند!