جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024


۱۳۹۸/۱۱/۰۷ / /
لنیـن، خدایگان معبد سرخ کمونیست (4)
مهران اکبری قاضی چاکی‪-‬ مادر باز پشت او ایستاد و خانواده را همراه با او به شهر "کوکاشکینو"که نزدیک املاک خودش نیز بود منتقل کرد. تا اینکه سرانجام به آنها اجازه بازگشت به"کازان" دادند. "ولادیمیر" نامه‌ای به "چرشنفسکی" در تبعید نوشت و خود جلب یکی از شعبات بزرگترین گروه سوسیالیستی جهان یعنی "آزادی و کار" به سرکردگی مبارز و متفکر بزرگ سوسیالیست "پلیخانف" (که بعدها توسط خود او کنار زده شد) گشت.یکی از شاخصه‌های عضویت، مطالعه زیاد بود و این شرط مورد علاقه "ولادیمیر" شد استارت کتابخوانی حرفه‌ای او و مطالعه شد بزرگترین کار زندگیش. او شروع به مطالعه آثار "مارکس"،"انگلس"،داروین"،"امیل زولا".... نمود.مادر برای دورنگه داشتن پسر از سیاست که بعلت مرگ برادر کینه‌ای با خاندان سلطنتی "رومانوف" پیدا کرده بود، با خرید ملکی بزرگ در "سامارا" خانواده را در مه 1889 به آنجا کوچاند. یک خانه بزرگ و یک مزرعه وسیع که مادر از "ولادیمیر" بعنوان پسر بزرگ خانواده خواست که اداره مزرعه را به عهده بگیرد. "ولادیمیر"با آن عقاید خطرناک سیاسی‌اش اصلا برای مزرعه داری و حتی مدیریت آن نیز ساخته نشده بود. لذا مادر بعد مدتی مزرعه را فروخت.زمینهایی خرید و به دهقانان اجاره داد. خانواده که بعد از پدر از طبقه اشراف به طبقه فئودال تغییر ماهیت داده بود باز از اجاره املاک زندگی مرفهی داشت."ولادیمیر"به سرعت در کتابخانه عمومی شهر و البته باز در گروهی زیرزمینی مخالف عضو شد و بعد مدتی در کنار رئیس گروه، خط مطالعاتی گروه را تعیین می‌کرد.کتابی که در این دوره روی او بسیار تاثیر گذاشت شاهکار "اتاق شماره6" "آنتوان چخوف" بود. در 1890 سرانجام اجازه ورود به دانشگاه"سنت پترزبورگ"را یافت و در رشته حقوق ادامه تحصیل داد. جالب اینکه در این دانشگاه دروس مذهبی را هم پاس کرد. در 1891 با نمره عالی فارغ التحصیل وکالت شد هرچند با درآمد سرشار از اجاره زمینها اصلا نیازی به شغل وکالت نبود."ولادیمیر"ابتدا در دفتر وکالت"خاردین"، شطرنج باز معروف و دوست هم حزبیش مشغول شد. او قحطی بزرگ 1891 و 92 را با بی‌عاطفگی کامل ناظر بود و در حالیکه اصلا مرگ دهقانهای گرسنه برایش مهم نبود، مدام به مادرش می‌گفت که باید حتی در این ایام در گرفتن اجاره بهای زمین جدی باشد.کل این جریان را حاصل صنعتی شدن کاپیتالیزم می‌دانست و اصلا برایش چیز دردناکی نبود!"مارکس" در 18