شنبه / ۲۱ تیر / ۱۴۰۴ - 12 July, 2025
 خبرگزاری برنا / ۱۴۰۴/۰۳/۰۶

داستان سرقت شبانه از طلافروشی در کریمخان!

داستان سرقت شبانه از طلافروشی در کریمخان!
ساعت حوالی 2 بامداد بود. پدر و پسری با وانت عاریه‌ای به سمت مرکز شهر تهران می‌آمدند. پدر پشت فرمان و پسر با ساکی پر از ابزار کار در صندلی شاگرد نشسته بود. فضای سنگینی در ماشین حکم‌فرما بود و تقریبا هیچ کلامی بین والد و ولد رد و بدل نمی‌شد. صدای لنت ترمز و قیژ قیژ گیربکس هنگام تعویض دنده تنها صدایی بود که در ماشین می‌پیچید.