جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024


۱۳۹۸/۰۷/۱۱ / /
ریشه‌های نظم سیاسی: از دوران پیشاانسانی تا انقلاب فرانسه
جان لاک در «رساله دوم در باب حکومت» دیدگاهی ملایم‌تر از ‌هابز در مورد وضع طبیعی دارد؛ قانون بنیادین طبیعی لاک، در مقابل قانون بنیادین طبیعی هابز، به انسان‌ها نه تنها فقط حق زندگی که «حق زندگی، سلامتی، آزادی و مالکیت» می‌دهد. آزادی بی‌قید و بند در وضع طبیعی موجب وضعیت جنگی می‌شود و این به گفته ‌هابز یک قرارداد اجتماعی برای حفظ آزادی طبیعی و مالکیت را ضروری می‌سازد. همچنین وضع طبیعی خشونت‌بار هابز که در آن زندگی انسان کاملا «انفرادی، فقیرانه، زننده، بی‌رحمانه و کوتاه» است، به‌طور سنتی در تضاد با نسخه معتدل‌تر و صلح‌آمیزتر روسو است که در کتاب «گفتار درباره منشأ و مبانی نابرابری میان انسان‌ها» مطرح شده است. در واقع، روسو صریحا در چند مورد به انتقاد از ‌هابز می‌پردازد و استدلال می‌کند که هابز در حقیقت انسان طبیعی را کشف نکرده است؛ این مخلوق خشن که در «لویاتان» توصیف می‌شود به راستی محصول تاثیرات آلاینده و ناخالصی قرن‌ها توسعه اجتماعی است.