حکمرانی دستوری به برهمانباشته شدن بحرانهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در کشور طی سالهای اخیر منجر شده است؛ اما به نظر نمیرسد که سیاستگذاران برنامه روشنی برای رفع این بحرانها در سر داشته باشند. عملکرد حکمرانی در ایران بهگونهای سامان یافته است که «سیاستهای بحرانآفرین» بهراحتی اجرایی میشوند، اما «سیاستهای اصلاحی» که برای رفع بحرانها مورد نیاز هستند بهسختی و تنها از سر اضطرار پذیرفته میشوند و اغلب نیز بهدلیل واکنشی بودن و کوتاهمدتنگری، به حل پایدار بحرانها منجر نمیشوند. از …