رهبران یک سازمان، از فرهنگ سازمانی بهعنوان ابزاری برای توجه به ارزشها و عقاید اصیل آن سازمان استفاده میکنند و میکوشند تا با جا انداختن یک فرهنگ سازمانی منسجم و هدفمند، به بهترین شکل ممکن اهداف را دنبال کرده و فعالیتهای جاری در سازمان را از طریق مفروضات مشترک و هنجارهای جمعی هدایت کنند. به عبارت بهتر، استراتژی برای اقدامات جمعی و تصمیمگیریها در سازمان یک نوع شفافیت و انسجام و تمرکز ایجاد میکند. علاوه بر این، فرهنگ یک اهرم حساس و نرم در دست رهبران محسوب میشود که با استفاده از این …