بازار سرمایه ایران سالهاست در تلاقی دو رویکرد متضاد حرکت میکند؛ از یکسو میل به آزادسازی و افزایش سرعت کشف قیمت و از سوی دیگر، ضرورت کنترل نوسان و صیانت از اعتماد سرمایهگذاران. در این میان، قانون حجم مبنا و گره معاملاتی بهعنوان دو ابزار کلیدی تنظیمگری، به محور یکی از مهمترین مناقشات سیاستگذاری بازار تبدیل شدهاند؛ مناقشهای که حذف یا اصلاح شتابزده آنها میتواند بیش از آنکه به کارایی بازار بینجامد، زمینهساز نابرابری، سفتهبازی و بیثباتی شود.