ناصر فکوهی، انسانشناس، در سایت انسانشناسی و فرهنگ نوشت: «تحلیل عشق بهمثابه یک موقعیت کالبدی – روانی (psycho-somatic) با مطالعات زیستشناسان اجتماعی از جمله ویلسون (O.Wilson)(1975) نقطه عطفی در خور توجه پیدا کرد. ویلسون بر آن بود که انسانها بیش از اندازه و تا حدی بدون آگاهی خود را واحد اصلی و اساسی حیات تلقی