یادداشتهای علم، پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۵۱: نخواستم به شاه بگویم ازت نمی ترسم
یادداشتهای اسدالله علم: یک مطلب مضحکی عرض کردم که پشیمان شدم. عرض کردم: دیشب که با رئیس ستاد اسرائیل صحبت از پیشرفتهای کشور بود، رئیس ستاد ارتش، ارتشبد [غلامرضا] ازهاری، که سر میز من بود گاف عجیبی کرد. فرمودند: چه بود؟ عرض کردم. به رئیس ستاد اسرائیل گفت: ما اگر کاری میکنیم، علت آن است که بی نهایت از شاهنشاه می ترسیم و اگر کارها سر موعد مقرر انجام نشود، شدیداً مؤاخذه می شویم. فرمودند: کجای این حرف گاف است؟ عرض کردم: آخر باید کارها را از روی حس وطن پرستی و علاقه بکند نه از ترس. فرمودند: خیر، هیچ …