خاطرات موسوی اردبیلی: دوبار اول که برای قطعنامه ۵۹۸ پیش امام رفتیم، ایشان گفت من نمیپذیرم/ هاشمی گفت من قبول میکنم حتی اگر مردم بر سرم بریزند
قرار شد به پیش امام برویم و رفتیم امام نماز را در خانه خود میخواند ما که رفتیم امام قبل از ما نماز را تمام کرد و رفت داخل امام باخبر بود که برای چه آمدهایم. رفتیم داخل؛ باز صحبت شروع شد. امام گفت که «من نمیکنم». وقتی که دید رفقا میگویند صلاح است، گفت بریزند همه ما ۶۵ نفر را بکشند چیزی نمیشود؟ هر روز این همه جوانها در جبهه کشته میشوند، ما هم کشته میشویم.