یادداشتهای علم، شنبه ۵ مهر ۱۳۴۸: شاه گفت پدر مصریها را درآوردم
یادداشتهای اسدالله علم: صبح یحیی خان رفت. بعد در رکاب شاهنشاه به سعد آباد رفتم. نخست وزیر هم آمد. اوّل نخست وزیر شرفیاب شد بعد هم من شرفیابی من خیلی طولانی شد. شاهنشاه نتیجه گیری از کنفرانس سران اسلامی میفرمودند عرض کردم: روی هم رفته خوب بود، تو دهنی به مصر که بود، بعثیهای سوریه و عراق هم که شرکت نکرده بودند به علاوه زمینهای برای آینده شده است فرمودند صحبتهای مرا خواندی؟