یادداشتهای علم، چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۴۸: قوام خانواده اش را از اتاق خارج و وصیتهای خود را با من کرد؛ بی اندازه پیش آنها خجالت کشیدم، ولی اعتماد را نمیشود به زور ایجاد کرد، تقصیر من چیست؟
یادداشتهای اسدالله علم: امروز یک پیش آمدی باعث خجلت زیاد من شد. زیرا قوام با آن که دو پسر و دو دختر و یک داماد دیگر، شوهر خواهر زنم (دکتر نفیسی) دارد و خانم قوام هم هستند، آنها را از اتاق خارج و وصیت های خود را با من کرد. بی اندازه پیش آنها خجلت کشیدم، ولی اعتماد را نمی شود به زور ایجاد کرد. تقصیر من چیست؟