روایت دستاول از ناایمنی در معدنهای ایران / سالهاست که مسئول ایمنی نداریم
رفتم بالاتر و رفقایم را پیدا کردم. همه مرده بودند، یکی کباب شده بود.» روایت بازماندگان و کارگران معدن گوش شنوا ندارد. فعالان حقوق کارگری میگویند، اگر گوش شنوا بود چنین حوادث مرگباری به وقوع نمیپیوست. «دنیای اقتصاد» گفتوگویی داشته با یکی از کارگران سابق معدن طبس که دوست ۲۳ سالهاش در این حادثه سوخته و مرده است و هرگز کودک هفتماههاش را نمیبیند. یکی دیگر از رفقایش یک سال مانده بود بازنشسته شود. گفته بود به همه شیرینی میدهم. بالاخره کابوس معدن تمام شد و کار سخت در میان حفرههای گاز و زغالسنگ. …