دوستان میگفتند قبل از ۳۰ خرداد، بچههای عملیات اوین داشتند در اتوبان مدرس میآمدند. تقریباً سر ظفر تصادف میکنند و میزنند پشت ماشینی که رجوی در آن بود. تماس میگیرند که آقا! این این جاست. آن موقع رجوی پنهان و آشکار بود یعنی فرار نکرده، اما مخفی بود. ۱۴ اسفند سپری شده بود و موضعگیریها تقریباً مشخص بودند. دوستان گفتند ما با اوین و آقای لاجوردی تماس گرفتیم که آقا این این جاست؛ او را بگیریم، نگیریم؟