یادداشتهای علم، جمعه ۵ اردیبهشت ۱۳۴۸: در کوهستان، «دوستم» هم بود؛ متاسفانه نوه چرچیل سر خر شده بود
یادداشتهای اسدالله علم: صبح خیلی زود سواری رفتم. هوا مثل بهشت بود، و صحرا پرگل و ریاحین، که چندین سال است من چنین چیزی ندیده ام. از زیر هر سنگی هم در کوهستان یک چشمه جاری شده است. دوست من همراه بود، بسیار خوب و زیبا. متأسفانه نوه چرچیل را که مخبر تایمز لندن است به سواری دعوت کرده بودم. با خانمش آمد، قدری سر خر شده بودند.