سلول من در زندان کاگ ب چهار طبقه زیر زمین بود. در ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب یک مرتبه زمین لرزه مهیب و تاریخی عشق آباد با شدت ۸ درجه ریشتر رخ داد ساختمان به آن بزرگی زیر پایم چپ و راست و بالا و پایین شد. در زندانی که حتی صدای مگس شنیده نمیشد، صدای خدایا با امام یا حضرت عباسفامیلها اسمها به زبانهای آذری، فارسی، ترکمنی آسمان و روسی گوش فلک را کر کرده بود صدای فریاد زندانیان به عرش میرسید