انفجار خانهی تیمی و لحظهی امتحان بزرگ/هر کسی در آن خانه میماند شهید میشد و من ماندم
گفتم اصغرجان تو برو بیرون، مــن ایــنجـا هستم خانه به نام شناسنامه جعلی من بود. معلوم بود که هر کسی در خانه میماند معنایش این بود که باید ایثار کند و احتمال شهادتش هم بسیار زیاد بود، چون منتظر بودیم ساواک به منزل حمله کند. چند بار اصرار کردم. اصغر میگفت من از این خانه بیرون نمیروم تو دست زن و بچه ات را بگیر و برو بیرون. گفت وگوی زیبا و امتحان بزرگی بود.