یادداشتهای علم، چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۵۱: شاه گفت برو بخواب، چون حیف است بمیری؛ لازمت دارم
یادداشتهای اسدالله علم: امروز خیلی اظهار محبت کردند، چون عرض کردم: چند روزی است قلبم درد میکند. اجازه فرمایید بروم بخوابم، چون دکتر میگوید فشار عجیبی است. باید ساعتهای طولانی بخوابی. فرمودند: قطعاً برو، چون حیف است بمیری؛ لازمت دارم، اما متأسفانه بعد از ظهر کار داریم. دوباره باید تو را ببینم پس امروز نمیتوانی بروی.