ماجراهای تلخی که در نخستین نامه از شوروی به ایران فرستادم
در ژانویه سال ۱۹۵۵ از مسؤول پستخانه پرسیدم که آیا میتوانم به ایران نامه بنویسم؟ او پاسخ داد که بروم و فردا بیایم لابد میخواست از کاگ ب بپرسد. فردا که پیش او رفتم جواب مثبت داد نامهای به پدرم نوشتم و با پست سفارشی به ایران فرستادم نامه من به ایران رسید اما پدر دیگر در قید حیات نبود. دوری از یگانه فرزندش تاب و توانش را گرفته بود و او شش ماه قبل از رسیدن نامه من در گذشته بود. اگر شش ماه زودتر نامه مرا دریافت میکرد، شاید به امید و شوق دیدار فرزند نمک به حرامش زنده میماند.