«شب سوم انقلاب بود که به جرمی نامعلوم دستگیر شدم»/«آیت الله طالقانی پیشنهاد عفو عمومی را به امام داد»/«خانه یک ساواکی را غارت و او را تکه تکه کردند»
یک شب خبر آمد که مردم در خیابان فروردین به منزل یک سرهنگ ارتش که گویا در ساواک خدمت میکرده حمله کرده سرهنگ را کشته و خانه او را غارت کردهاند. سپس اعضاء بدن او را از دیوار مجاور در بزرگ دانشگاه تهران آویزان کردهاند. منزل این سرهنگ در یکی از خیابانهای روبه روی دانشگاه تهران بود. مرحوم طالقانی به شدت ناراحت شد چند بار گفت لا اله الا الله و حالت خاصی به ایشان دست داد و متأثر شدند، به پسرشان گفت برو پاریس را بگیر من با آقا صحبت کنم.