یادداشتهای علم، شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۴۸: بیچاره عالیخانی، وزیر اقتصاد، میگفت با این نخست وزیر دیگر نمیتواند کار کند
یادداشتهای اسدالله علم: بعد از ظهر عالیخانی، پس از آن که شرفیاب شده بود به پیش من آمد. به علت گرانی قیمت آهن شاهنشاه سوالاتی فرموده بودند و او هم جواب داده بود و اتفاقاً همین مسئله مطالعه نشدن مسایل، و تصمیمات خلق الساعه [به] وسیله مسئولین مختلف را عرض کرده بود. چون شاهنشاه ناراحت شده بودند، پیش من آمده بود که استعفاء کند. گفتم صبر کن برعکس شاهنشاه خیلی هم خوشحال می شوند. ممکن است دفعتاً عصبانی بشوند، ولی بعد فکر می فرمایند خیلی هم راضی می شوند که لااقل یک نفر عرض صحیح و بدون پرده پوشی می کند ... …