یادداشتهای اسدالله علم: سر شام علیا حضرت ملکه پهلوی رفتم. عصری سفیر شوروی از شهبانو دعوت کرده بود به طور خصوصی از شوروی دیدن فرمایند. برای اکتبر قبول فرموده بودند. سر شام فرمودند:، چون فردا صبح سفیر برای مرخصی به مسکو میرود، همین امشب بگو میخواهم در دسامبر و ژانویه بروم که روسیه پوشیده از برف را تماشا کنم. تا از شاهدشت آمدم و سفیر را پیدا کرده با او حرف زدم. خیلی طول کشید. حالا دو صبح است میخوابم.