خاطرات مامور سابق وزارت اطلاعات؛ قسمت چهار: در مقبره رضاشاه آموزش نظامی میدیدیم/ سوژهها با وجود اینکه بسیار خطرناک بودند، موقع دستگیری عین بره تسلیم میشدند
شاید باور نکنید مدتها اسلحه داشتیم اما سالهای بعد آموزش دیدیم و کلاس رفتیم که مثلاً باید برای تیراندازی چه طور بنشینیم لطف خدا بود که هیچ موقع درگیری فیزیکی پیش نیامد؛ کیسهای ما از بمبگذار و تروریست و کودتاچی آدمهای بسیار خطرناکی بودند، اما وقتی موقع عملیات و دستگیری میرسید، عین بره تسلیم میشدند بی هیچ مقاومتی.