قرارداد لعنتی هیرمند/ علم: احساس میکنم یک قطعه از گوشت بدنم را بریدهاند و جلوی سگ انداختهاند
«دیشب تا صبح بیدار بودم؛ [چون] وقت خواب چشمم به خبر مبادلهی اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد، آنچنان ناراحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چندساعته بر چشمم نیامد. به محض آنکه اندکی به هوش میآمد، این کابوس مرا در خود فرو میبرد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر میکردم کار گذشته را استعفای من دوا نمیکند، جز آنکه باری بر دوش شاهنشاه عزیزم بیفزایم و ناراحتش کنم، نتیجهی دیگری به دست نمیآمد. تیر از شصت گذشته است، دیگر هیچ. هزار …