ماجرای اسب سواری با شاه ایران/ تشریفات سوار بر اسب در حضور شاه چگونه بود
شاه با مشاهده این وضع گفت: ایلچی میباید برای سواری در میان جمعیتی انبوه، اسب آرامتری انتخاب میکردی اما انگار شما اروپاییها اسبهایی را دوست دارید که پرجست و خیز باشند و برقصند بیا، میگویم اسب آرامتری برایت بیاورند و میخواست دستور این کار را بدهد که من گفتم: خواهش میکنم اعلاحضرت من مثل آن ملاییام که هیچ کتاب دیگری غیر از کتاب خودش را نمیتوانست بخواند شاه از ته دل قهقهه خنده گفت: «منظورتان را میفهمم شما نمیتوانید بر زینهای ما سواری کنید همان طور که ما بر زینهای شما نمیتوانیم من این را …