چراغ سبز میشود. کامیون راه میافتد. صدایی از عمق آینه شنیده میشود. گویندۀ رادیوست. میگوید: «هموطنان جان، باور کنید روزهای زندگی شبیه هم نیستند. هر روزی یک رویداد بیهمتاست...» کامیون دور میشود و صدای گوینده محو میشود. آمبولانس وارد میشود. نوزادی به دنیا میآید. عمویش میگوید: «اسمش را بگذاریم بهار».