دوشنبه / ۲۰ مرداد / ۱۴۰۴ - 11 August, 2025
 سایت فرارو / ۱۴۰۴/۰۲/۱۳

روایت یک عکس؛ امدادگری که در اسکله مرگ را جابه‌جا می‌کرد

روایت یک عکس؛ امدادگری که در اسکله مرگ را جابه‌جا می‌کرد
«وقتی که اولین خبر را شنیدیم، دلم دریای بندر شد و به طوفان رفته بود، ولی وقتی وارد محل حادثه شدیم، تنها چیزی که دیدیم، دودی غلیظ و سرخ بود. سرخ از آتش، از خون، از درد. در دل آتش، در دل همان بحران، هیچ‌چیزی جز تصویر‌هایی از مرگ و آسیب وجود نداشت. سکوت میان فریادها، میان سرفه‌هایی که به دل دود و خاک نمی‌رسیدند، مرگ بود که در آن فضا جولان می‌داد.»