مشاهدات میدانی «فرهیختگان» از کتابهایی که بساط میشوند
در حال گشتن بین کتابها، «نفحات نفت» رضا امیرخانی را دیدم. هم کمی نو بود هم صفحات کتاب نشان میداد که چندین بار خوانده شده است. مرد دستفروش تا کتاب را دستم میبیند که ورق میزنم، با بیحوصلگی میگوید: «اون فروشی نیست. یه نفر اون کتاب رو میخواد، یادم رفته که برش دارم. کتابهای دیگر را بردار.»