شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024


۱۳۹۹/۰۸/۲۵ / /
عوارض روانی جانکاه کرونا؛ بحران سوگ و فقدان!
تنهایی در زمان سوگواری، باورناپذیری و غیرمترقبه بودن و ترس از تکرار آن برای عزیزان دیگر سه عامل دیگری بوده که در میان خانواده‌های داغدار کرونا بسیار زیاد دیده شده است. وقتی که ما با فرآیند از دست دادن یک عزیز مواجه می‌شویم دچار فرایند سوگ می‌شویم. اما در فرآیند سوگ ناشی از مرگ بر اثر کرونا، فرایند سوگواری ما با یک خلأ مواجه می‌شود.مهم‌ترین مسئله باورناپذیری مرگ کرونایی است یعنی یک نفر در یک زمان خیلی کوتاه فوت می‌کند پس باورپذیری آن سخت می‌شود.افکار برخی از افراد داغدار نیز در این شرایط نمی‌تواند این باور فعلی را بپذیرد که او کسی را از دست داده است. این امر دو احتمال اختلال استرس حاد یا تروما و اختلالات هذیانی در پی دارد. یعنی باور به این‌که من عزیزم را از دست ندادم یا باور به این که احتمال دارد همه عزیزانم را از دست بدهم. این فرد به خاطر این‌که چشم‌انداز درستی را پیش روی خودش نمی‌بینند و برنامه‌ریزی برای این بیماری و این رفتار ناخواسته نداشته احتمالاً دچار این اختلال می‌شود.باید یک قانون جامعی را بگذاریم و خدمات روان‌شناسی و مشاوره‌ای را هم جزو خدمات بیمه عادی در نظر بگیریم. سازمان بهزیستی و نظام روان‌شناسی سال‌هاست با بیمه‌ها در مذاکره هستند. حمایت دولت یا ایجاد یک صندوق حمایت مالی می‌تواند به بیمه‌ها کمک بکند که این فرایند را شفاف بکنند.