«شهید غلامرضا آزادی»؛ به جای خانه خدا به زیارت صاحب خانه رفت...
از خاکهای تفتیده سوسنگرد و خرمشهر، تا قله های پربرف کردستان، از لبنان تا سردشت، دنبال کسی بود که پیدایش کرد. با تنی پرخون... داشت مهیا می شد که سفر حج برود و خانه خدا را زیارت کند. صاحب خانه خودش به استقبال آمد و: «این حج اکبر است که معشوق در بر است»!