«جهانگرایی» بیرونی و «انزواگرایی» درونی؛ در کنار هم یا مقابل یکدیگر
«همانگونه که آمریکا بر اساس رئالیسم یا دولت های تمدنی به خود حق میدهد نیم کره غربی و قاره امریکا را که خانه خود میداند، امن کند، ایران هم نه صرفا بعنوان یک مقوله فرهنگی و تمدنی بلکه یک پهنه ژئوپلیتیکی کهن در مسیر جاده ابریشم و بازیگری غیر انزوا طلب که از قدیم دولت ساختارمند داشته، برای حفظ موقعیت و تقویت نفوذ در حوزه پیرامونی خویش از نوعی حق برخوردار است که برای کسب منافع ملی آسیبها را از خود دور کند.»