میچیکو، هفتساله، در مدرسه بود که بمب اتمی آمریکا بر سر هیروشیما فرود آمد: «از پنجرههای کلاس نور شدیدی به سمت ما میآمد. باران سیاه، مثل گِل از آسمان میبارید؛ مخلوطی از مواد رادیواکتیو و بقایای حاصل از انفجار.» او هرگز نتوانسته آن روز را فراموش کند: «صحنهای از جهنم بود. افرادی که در اطراف ما فرار میکردند، لباسهایشان کاملا سوخته بود و گوشت بدنشان در حال ذوب شدن!»