پدرم بیآنکه بداند تابوت برادرم را به دوش کشیده بود
پدرم تعریف میکرد وقتی اولین تابوت (که تابوت برادرم بود، اما پدرم خبر نداشت) را روی دوشم گذاشتم، دیدم نمیتوانم نفس بکشم و قفسه سینهام سنگین شد. حالم خیلی بد شد. همهاش میگفتم علت این حالم چیست؟ تا اینکه روز بعد زنگ زدند و خبر شهادت پسرم را دادند.