بعد از شکنجه ما را به «کمپ ۱۰» رومادی منتقل کردند. برای رفتن به کمپ اسامی را تک تک میخواندند تا از تونل مرگ عبور کنیم. چون میدانستم که اسمم قبل از اسم کدام یک از بچهها است پیش از اینکه اسم نفر قبلی را بخوانند من سریع پشت سرش حرکت کردم و از تونل عبور کردم.