احمد منزوی در خاطرهای از محمدتقی دانشپژوه میگوید: «یادم هست غروبی در کتابخانه ملک برق قطع شد. دانشپژوه که حتی نمیتوانست دقیقهای دست از کار بکشد چند نسخهای را که بر روی آن تحقیق میکرد برداشت و از ساختمان بیرون رفت. بنده ایشان را دنبال کردم. دیدم رفته است کنار خیابان نشسته و زیر نور چراغبرق خیابان دارد کار میکند.»