«در سال ۱۳۳۵ در عکاسی یادگار یا بنگاه ترجمه و نشر کتاب کار میکردم و ضمناً کار غلطگیری نمونههای چاپی را هم از انتشارات امیرکبیر گرفته بودم و شبها آن را انجام میدادم. قصهای از انوار سهیلی را در چاپخانه میخواندم که خیلی جالب بود. فکر کردم اگر سادهتر نوشته شود، برای بچهها خیلی مناسب است. جلد اول «قصههای خوب برای بچههای خوب»، خودبهخود از اینجا پیدا شد.»