در نامههایش از آرزوهایش مینوشت تا مرا خوشحال و امیدوار کند: مادر جان وقتی از جنگ برگشتم، میخواهم خلبان شکاری و جنگنده شوم. نمیدانی آسمان و زمین از آن بالا چقدر زیباست! هر بار هم من معترض میشدم که چرا اینقدر برنامهات را عوض میکنی؟ مگر نمیخواهی دانشگاه بروی؟ هر روز یک برنامه و یک رشته؟!