
یکی از طومارهای قدیمی نقالی با عنوان «تواریخ هفت لشکر» با تصحیح محمد جعفری قنواتی و زهرا محمدحسنی صغیری راهی بازار کتاب شده است. مصححان هدفشان از معرفی این طومارها را روشن ساختن بخشی از ابهامات داستانهای پهلوانی عنوان میکنند که در گذر زمان پنهان ماندهاند.
محمد جعفری قنواتی، مصحح، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه در گفتوگو با ایسنا درباره کتاب «تواریخ هفت لشکر» که در انتشارات مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است، گفت: کتاب اخیر را که با یکی از همکاران دکتر زهرا محمدحسنی صغیری منتشر کردهایم، یکی از مجموعه طومارهایی است که در دست تصحیح داریم. قصدمان این است که چهار پنج تا از طومارها را منتشر کنیم. حدود سه سال پیش «شاهنامه هفت لشکر» را منتشر کردیم که زود نایاب شد و به چاپ دوم رسید. چاپ دوم آن هم نایاب شد و الان میخواهیم چاپ سومش را منتشر کنیم. در مقدمه «شاهنامه هفت لشکر» نوشته بودیم که چند طومار منتشر خواهیم کرد. در واقع «تواریخ هفت لشکر» به نوعی پایبندی به حرفی که زدهایم و تحقق وعدهای است که پیشتر دادهایم.
او سپس درباره اهمیت و جایگاه طومارها، گفت: طومارها در حقیقت بخشی از ادب عامه هستند. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، میشود آنها را به لحاظ ساختار و نثر با داستانهای بلند ادب عامه چون «دارابنامه»، «اسکندرنامه» و «ابومسلمنامه» مقایسه کرد. طومارها معمولاً از ابتدای شاهنامه شروع میشوند تا پایان دوره پهلوانی، یعنی تا زمانی که بهمن انتقام پدرش اسفندیار را از خانواده رستم میگیرد و فرامرز را به دار میکشد و برخی دیگر از نوادگان رستم را از بین میبرد. در واقع طومارها وارد دوره تاریخی شاهنامه نمیشوند، اکثریت قریب به اتفاق آنها به لحاظ محتوایی اینگونه هستند.
جعفری قنواتی افزود: البته یک دوره نقالی نقالها نیز از ابتدای شاهنامه تا پایان زندگی فرامرز پسر رستم است. اگرچه نقالها از طومارها به عنوان شاهنامه یاد میکنند، اما طومارها تفاوتهای اساسی با شاهنامه دارند. بسیاری از داستانهایی که در طومارها آمده، اثری از آنها در «شاهنامه» نیست. در حقیقت داستانهایی هستند که یا از متون دیگری گرفته شدهاند و یا داستانهای مستقلی هستند که برخی از شاعران آنها را بهنظم کشیدهاند یا اینکه داستانهایی هستند که ممکن است در منابع تاریخی و منابع غیرتاریخی و ادبی آمده باشند که معمولا به صورت نثر در متون تاریخی و یا متون غیرتاریخی آمدهاند که نقال یا کاتب و طومارنویس آنها را شرح و بسط داده است.
او با بیان اینکه تقریبا بخش قابل ملاحظهای از داستانهایی که در طومارها آمده و در شاهنامه نیست منابع مکتوب دارند، گفت: در طومار «تواریخ هفت لشکر» و طومار «شاهنامه هفت لشکر» به چند مورد از این داستانها اشاره شده است که قابل توجه هستند. مثلا دو داستان در این طومارها آمده که قدیمیترین روایتش به صورت منثور در کتاب «آفرینش و تاریخ» ابونصر مطهر بن طاهر مقدسی آمده که پیش از شاهنامه تألیف شده است. در سایر کتابها هم میشود از این نمونهها پیدا کرد. تا جایی که توانستهایم در «شاهنامه هفت لشکر» به مآخذ داستانهایی که در شاهنامه نیست ولی در طومارها آمده اشاره کردهایم.
این پژوهشگر فرهنگ عامه خاطرنشان کرد: سالی که کتابت «تواریخ هفت لشکر» به پایان رسیده ۱۲۱۱ هـ.ق است؛ یعنی سالهای اولیه روی کار آمدن سلسله قاجار. تعدادی طومار از جمله «تواریخ هفت لشکر»، «شاهنامه هفت لشکر» و چند نسخه دیگر در کتابخانههای ایران و جهان، کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس، کتابخانه آکادمی باکو، دو کتابخانه در هند، کتابخانه لسآنجلس و آکادمی علوم تفلیس پراکندهاند. مجموعا حدود هشت یا نه روایت از این طومار وجود دارد که کلیتشان شبیه به هم است اما در جزئیات متفاوت هستند. بر اساس آموزههای فولکلور که توصیه میشود روایتهای مختلف داستان منتشر شود تا این امکان برای پژوهشگران فراهم شود که بتوانند روایتهای مختلف را با هم مقایسه کنند، تصمیم گرفتیم روایتهایی از طومار را که در کلیات شبیه به هم هستند اما در جزئیات تفاوت دارند، انتخاب کرده و آنها را منتشر کنیم. «تواریخ هفت لشکر» دومین روایتی است که منتشر کردیم.
او ادامه داد: بعد از طوماری که استاد سجاد آیدنلو در ۱۳۹۰ چاپ کرد و «شاهنامه هفت لشکر»، «تواریخ هفت لشکر» از نظر کهن بودن، سومین طومار است و جزو طومارهای کهن محسوب میشود.از طرف دیگر به واسطه اینکه از ابتدای شاهنامه تا پایان انتقامگیری بهمن از فرزندان رستم استمرار دارد، این طومار را میتوانیم جزو طومارهای کامل محسوب کنیم.
جعفری قنواتی در ادامه با اشاره به مقدمه این کتاب گفت: «تواریخ هفت لشکر» مقدمه نسبتاً مفصلی در دو قسمت دارد که بخش نخست درباره خود نقالی است؛ تاریخچه نقالی، درباره اینکه مجلس نقالی چگونه شروع میشود و استمرار پیدا میکند و به اوج میرسد و چطور به پایان میرسد. این بخش را بر اساس طومارها، مجالس نقالی که خود ما از نزدیکش شاهدش بودیم و یا نوارهای نقالی که در دسترس است، نوشتهایم تا تفاوت مجلس زنده نقالی را با طومارها نشان دهیم.
او افزود: بخش دوم بحث مفصلی درباره نقالی و قهوهخانه است. در این این بخش بررسی تأثیر قهوهخانه و تأسیس قهوهخانهها (قهوهخانهها در دوره صفویه به طور مشخص ابتدای سلطنت شاه عباس تأسیس شدهاند) بر روی روندهای فرهنگی است. در این بخش نشان دادهایم قهوهخانه به چه صورت و به چه میزان روی نقالی تأثیر گذاشته و باعث شده است داستانهای کوتاه طومارها و شاهنامه شرح داده شود و با تفصیل بیان شود. مثلا داستان رستم و سهراب در طومار نقالی چند برابر داستان رستم و سهراب در شاهنامه است یا سایر داستانهای شاهنامه در دوره شکلگیری و تأسیس قهوهخانهها توسط نقالها با شرح بیشتری نقل شدهاند و بعد در طومارهای بعد از دوره صفوی بازتاب پیدا کرده است.
این مصحح یادآور شد: نکته دیگری که بر روی آن تأمل کردهایم، تأثیر نقالی بر هنر و ادبیات معاصر است. بخش دیگر مقدمه ما شامل ویژگیهای شاهنامه است. امیدوارم انتشار این طومار این امکان را برای پژوهشگران حوزه ادبیات حماسی فراهم کند که با بخش دیگری از داستانهای پهلوانی ما آشنا شوند.
محمد جعفری قنواتی در پایان تأکید کرد: کاتب در پایان کتابت طومار «تواریخ هفت لشکر» نوشته است: «به پایان رسید. خاتمه از روی طومار شاه عباسی در سنه ۱۲۱۱ نوشته شد.» اگر حرفی که کاتب زده و نسخه مادری داشته که این طومار را از روی آن نوشته، طومار شاه عباسی (طوماری که شاه عباس دستور تدوینش را داده) باشد، اهمیت بسیار زیادی در شناخت طومارنویسی دارد. کهنترین طوماری که الان در دستمان است، طوماری است که دکتر آیدنلو چاپ کرده و تاریخ کتابت آن ۱۱۳۵ هـ.ق یعنی تاریخ انقراض سلسله صفویه است. اگر این حرف کاتب و نقال درست باشد که از روی طومار شاه عباس آن را کتابت کرده است، سابقه تدوین طومارها کهنتر میشود. به ذهنم میرسد طوماری که در بین نقالها رایج بوده و دست به دست میشده که کهن هم بوده است اما نمیتوانم اظهارنظری درباره اینکه واقعا برای شاه عباس باشد، داشته باشم. اما خود نقالها آن را به عنوان طومار شاه عباسی میشناختند. در مقدمه نوشتهایم با امید و آرزوی اینکه روزی طومار منسوب به شاه عباس معین شود، این کتاب را منتشر میکنیم. حالا آرزو میکنیم از کنج یکی از کتابخانههای ایران یا کتابخانههای جهان طومار شاه عباسی پیدا شود.

همچنین زهرا محمدحسنی صغیری، پژوهشگر فرهنگ عامه که همکار جعفری قنواتی در تصحیح این کتاب بوده است، به ایسنا گفت: «تواریخ هفت لشکر» دومین طومار از مجموعهای است که در مقدمه شاهنامه هفت لشکر به آن اشاره کرده بودیم؛ طومار دیگری نیز از این مجموعه تصحیح کردهایم که هنوز برای چاپ به ناشر سپرده نشده است. همانطور که در مقدمه تواریخ هفت لشکر اشاره کردهایم، این متن از روی طوماری نوشته شده که به گمان نقالان به فرمان شاه عباس اول صفوی کتابت شده است. این طومار با نام طومار شاه عباسی مرسوم بوده است.
او افزود: طومار حاضر از لحاظ زبانی، کم و بیش ساده و روان است؛ اما واژههای ترکی و عربی نیز در آن به چشم میخورد. در این طومار برخی واژهها، ترکیبها و کاربردهای خاص وجود دارد که امروزه مهجور یا کمکاربردند. برای مثال «آشنا گردانیدن» به معنی «زدن« است: «کجک بر کله فیل آشنا گردانید»، یا «رسیده» به معنی «مهمان» و «آبباز» به معنی شناگر است. همچنین کاربرد «از» به معنی مالکیت که امروزه نیز در زبان گفتاری رایج است: «این قلعه از اولاد مرزبان است.»
محمدحسنی در ادامه توضیح داد: یکی از ویژگیهای برجسته طومار به لحاظ ساختاری، مشخص نبودن فاعل و نهاد در بسیاری از جملههاست که گاه موجب اشتباه خواننده میشود. گفتهها یا جملهها بدون گوینده یا فاعل مشخص، پشت سر هم آمدهاند. افزون بر این گاه زمان افعال در جملات متوالی یکسان نیست که ممکن است فهم بخشهایی از متن را دشوارتر کند. برای نمونه «خواهش دارم که با تو یک دست کشتی میگیرم (بگیرم)». گاه نیز صیغه فعل با نهاد جمله همخوانی ندارد؛ مانند جمله «ما دروغ نمیگویم» که فاعل جمع اما فعل مفرد است. کاربرد حروف اضافه به جای یکدیگر، تلفظهای خاص (مثل دیشوار، رخشینده)، کاربرد مصدر به جای اسم (مثل مگر جنون شدهای) و ... از دیگر ویژگیهای سبکی این طومار است.
این پژهشگر یادآور شد: موضوع دیگری که در مقدمه به پیروی از دکتر سجاد آیدنلو به آن پرداختهایم، بررسی صور خیال متن است؛ استعارهها، کنایهها و تشبیههای جالبی که میتواند درک و تحلیل سبکشناسی این متون را آسانتر کند. برای نمونه تشبیه «پهلوان تیربارانشده» به «عقابی که پر باز کرده است»، تصویری بسیار زیبا و تأثیرگذار است.
او خاطرنشان کرد: در ادامه لازم است اشاره کنم که روایتی نویافته از شهریارنامه نیز در این طومار معرفی شده است؛ شهریارنامه یکی از منظومههای پهلوانی است که به سرگذشت شهریار (یکی از فرزندان برزو پسر سهراب) اختصاص دارد. در روایتهای موجود از شهریارنامه، تا کنون چیزی درباره دوره کودکی و رشد شهریار ذکر نشده است، اما در ضمیمه این طومار، روایتی جدید از زندگی شهریار آوردهایم که به دوران کودکی این پهلوان و نحوه پیوستن او به خاندان پدری پرداخته است. طبق این روایت، مادر شهریار «فهر سیمین عذار» بوده است. بر اساس شواهد موجود، حدس ما این است که منظومه ناقص کنونی، بخش نخست یکی از روایتهای شهریارنامه است. شهریار همچون سهراب و جهانگیر، پس از بالغ شدن، به جستوجوی نام و نشان پدر میپردازد و به سپس به صورت ناشناس و با نام مستعار هزبر بلا به سیستان میرود.
او ادامه داد: افزون بر این در «شاهنامه هفت لشکر»، راوی میگوید که «کیفیت دلاوری شهریار کتابی علیحده است» و سپس به شرح بخشی از جنگهای او پرداخته که با متن معرفیشده همخوانی دارد. هدف ما از معرفی این منظومه، روشن ساختن بخش کوچکی از ابهامات داستانهای پهلوانی است که در گذر زمان پنهان ماندهاند.

منبع : ایسنا

















































